به گزارش خبرنگار سراج24، هفتم تیر سالگرد انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدن 72 نفر از اعضای حزب جمهوری اسلامی است. شهدایی که در صدر آنها شهید بهشتی است که امام خمینی (ره) فرمودند مظلومترین شهید انقلاب اسلامی شهید بهشتی بود.
برای شناختن شهید بهشتی به کتاب تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات شهید بهشتی که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است رجوع کردیم تا در خصوص آراء و اندیشههای شهید بهشتی اطلاع بیشتری کسب کنیم.
یکی از مسائلی که میتوان در رابطه با شهید بهشتی مطرح کرد، در خصوص دیدگاه وی به نهضت آزادی و شخص مهدی بازرگان است. شهید بهشتی در ابتدای تأسیس نهضت آزادی میگوید:"در آغاز تشکیل نهضت آزادی خوشحال شدم ولی به این علت که در اساسنامه این حزب از اسلام به عنوان "مکتب" و از نهضت آزادی به عنوان حزب اسلامی تمام عیار یاد نشده بود و همچنین بعضی از چهرههای آن از نظر مکتبی و مرامی ملتزم به به اسلام نبودند از عضویت در آن خودداری کردم.
شهید بهشتی پس از سالها وقتی که در پاریس خدمت امام (ره) شرفیاب میشوند نیز دو اقدام مهم و اساسی را انجام میدهند که یکی از آنها رایزنی و صحبت کردن با مهدی بازرگان رئیس نهضت آزادی است.
کتاب تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات شهید بهشتی مینویسد: اگر شهید بهشتی، در پاریس دو اقدام مهم انجام داد؛ اولین اقدام این بود که در ملاقات با امام سعی نمود نقش «جامعهی روحانیت مبارز» را در ترکیب «شورای انقلاب» که عملاً تمام امور انقلاب را پس از پیروزی به دست گرفت؛ پررنگتر سازد و لذا با سعی و تلاش ایشان اکثر قریب به اتفاق اعضای شورای انقلاب از میان این گروه که همفکران شهید بهشتی بودند، انتخاب شدند.
دومین اقدام شهید بهشتی همراه نمودن مهندس بازرگان و همفکران ایشان با امام در پاریس بود. موضوع از این قرار بود که همزمان با سفر شهید بهشتی به پاریس و ملاقات با امام، مهندس بازرگان و دکتر ابراهیم یزدی ، از سران «نهضت آزادی» نیز برای ملاقات با امام به پاریس آمده بودند. هدف آنان از این ملاقات این بود که امام را قانع کنند که اگر «شورای سلطنت» باشد و یک آزادی انتخابات هم باشد، مبارزه تا همینجا ختم شود و امام به ایران تشریف بیاورند. امّا امام در پاسخ به آنان گفته بودند که این طور نمیشود و باید این رژیم به طور کامل از بین برود. ضمناً از آنها خواست که علیه رژیم سلطنتی اعلامیه بدهند.
امّا مهندس بازرگان معتقد بود که اینکه امام فکر میکند باید شاه و رژیم او برود، یک سادهاندیشی است. ضمناً ایشان و همفکرانشان یادآوری میکردند که چون ما به سیاست آشنا هستیم و مردان سیاست هستیم، معتقدیم که این مبارزات اگر بخواهد به ثمر برسد، باید از این مسیر برود. شهید بهشتی در خصوص دیدگاه مهندس بازرگان و تلاش برای متقاعد نمودن وی چنین میگوید:
"... من یک شب تا صبح با بازرگان صحبت کردم. مواضع او با امام فرق میکند... میگوید شما این سلطنت و اینها را دست بکشید، ولی صداقت دارد، یعنی از روی دلسوزی میگوید. بازرگان میگوید که شما به جایی نمیرسید، یعنی آمریکاییها نمیگذارند [که] شما شاه را بردارید".
عدم پذیرش انتشار اطلاعیه از جانب مهندس بازرگان و اتمام حجت امام مبنی بر نپذیرفتن مجدد ایشان و دوستانشان، موجب دلنگرانیهای شدیدی برای شهید بهشتی شد و لذا اقدام به ملاقات با مهندس بازرگان و دکتر ابراهیم یزدی و دیگر رهبران نهضت آزادی در پاریس نمودند. شهید بهشتی در این ملاقات تمام سعیاش را به کار برد تا آنان را قانع سازد که راه امام، راه صحیحتری است و ما باید در این مسیر حرکت کنیم.